دارم در باد اهتزاز می کنم اما دستم به پرچم نمی رسد اگر طوفان شده باشد و نسیم پرچم را برده باشد. اگر طوفانست و پرچم تکان از تکان نخورده است. دارم ذرات خفیف باد را معلوم می کنم آنها از شمال به جنوب می وزند و با خود بادها را می آورند بادها که یکسرشان ناپیداست و سرهای دیگرشان باز هم ناپیداست آن ها نفس هایشان را اصلن در سینه حبس نمی کنند و آزادند تا برای پرچم اهتزاز کنند بیا شکست بخور ببین چطور با هر دو دست می شود چیزهای زیادی را از آغوش انداخت بیا شکست بخور و دستت را از آغوشت بگیر برای هر دودست اینجا جای کوچکیست و ما البته جای دیگری نداریم تو را شکست بدهیم برای هر دو دست اگر بخواهند دو دستگی کنند اینجا آغوش کوچکیست رود کوچکی که به دریا نریخت پس بیا شکست بخور وآغوشت را بریز رود کوچکی که می ریزد هرگزبرنگشته است
ایمیل مستقیم
نظرات خوانندگان
شماره پیامک:
ارسال نظر:
نام: پست الکترونیکی:
متن پیام: