شمال امروز: آییننامهسازی هم عالم خودش را دارد، درست مانند قانونگریزی. انگار جایی برای قانونگریزی باید آستین بالا زد و قانون ساخت، حالا با آییننامه و بخشنامهاش فرقی نمیکند. بهویژه وقتی پای حراج فرصتهای علمی برای برخی از ما بهتران فرارسیده باشد. ماجرای بورسیههای غیرقانونی در چهارشنبه استیضاح وزیر علوم به اوج خود رسید.
«رضا فرجیدانا» با متانت همیشگی به تکتک محورهای استیضاح پاسخ داد و در نهایت از بهارستانیها رای اعتماد نگرفت. حالا مرور واقعه استیضاح وزیر علوم از این جهت درخور اهمیت است که به توانمندی مدیران دولت گذشته در آییننامهسازیهای مکرر برسیم.
آن هم آییننامهسازی برای گریز از قانون. از خلق یکشبه بخشنامهها گرفته تا تدوین ضوابط جدید برای بورسیهها. اگر معدل برخی پایین بوده، به یکباره بخشنامهای خلق شده که طراز معدل در پذیرش دانشجوی بورسیهای را تغییر داده و اگر رشتهای مورد نیاز بوده، برخی رشتههای عجیب به فهرست بورسیهها اضافه شده، حتی به یکباره شاهدیم که در رشته «فقه و حدیث» و «نهجالبلاغه» دانشجویی بورسیه دکترا شده است.
حذف آزمون اعزام دانشجوی دکترا از سال 85 و اضافه شدن بندی در سال 87 با تاکید بر مشمولشدن افراد دارای سابقه ایثارگری و ورود به دکترای داخل بدون آزمون با وجود رقابت 20نفر برای هر صندلی از جمله آییننامهسازیهای دولت گذشته برای تسهیل در ورود تعدادی افراد غیرشایسته به مقطع دکترا بوده است.
حالا همین بخشنامه و آییننامههای رانتساز، دست مسوولان وزارت علوم را در برخورد قاطع با بورسیههای ناروا بسته است و از آنجا که باید براساس بخشنامههای صادره پیشین به قضاوت بنشینند، ناچارند رای به «عدم تخلف» دهند و اقرار به اینکه در بسیاری از پروندهها تخلفی رخ نداده است.
مهم اینکه یادمان نرود سرپرست یکدانشگاه بهجای ششماه، 90ماه - چیزی نزدیک به هفتونیمسال- در دانشگاهی مسوولیت داشته و صدای اعتراض از هیچ مرجعی بلند نشده، یادمان نرود که سطح معدل پذیرش کارشناسی و کارشناسیارشد به پایینتر از میانگین استاندارد کاهش یافته تا برخی با معدل 11 و 12پذیرش دکترا بگیرند و همینروزهاست که عضو هیاتعلمی دانشگاههای ایران شوند و یادمان نرود که همین بیمهریهاست که خیل گستردهای از دانشجویان دانشگاههای طراز اول ایران را روانه اینسو و آنسوی جهان کرده است.