رضا رئیسی: نسیم تغییرات به ساختمان جام جم هم رسید و 11 نفر از مدیران عالی صدا و سیما طی احکامی جداگانه به سمتهای جدیدی منصوب شدند. تغییراتی که با عنوان «ساماندهی وبازتعریف مأموریت شبکهها وکانالهای سیما،اصلاح و نوسازی ساختار شبکهها متناسب با کارکرد و هویت تعریفشده در دوره مأموریتی جدید» با نظر معاون رسانه ملی کلید خورده است. این جابجاییها از یکسو با توجه به آغاز دوران مدیریتی رئیس تازه رسانه ملی طبیعی به نظر میرسد و از سوی دیگر باید دید این تغییرات سختافزاری و جابجایی مدیران عالی رسانه ملی منجر به تغییر رویکردها و نگرشها در صدا و سیما شده و این رسانه به سمت و سوی جلب بیشتر مخاطبین، پاسخدهی به مطالبات عمومی و بازتاب نظرات نحلههای مختلف سیاسی در آنتن رسانه ملی منجر خواهد شد. بیگمان تغییرات در بخش های سخت افزاری نقطه عزیمت برای ایجاد تغییرات ساختاری خواهد بود اما نکته آنجاست که آیا مدیران تازه سیما به تغییرات محتوایی و تغییر نگرشها در حوزههای مختلف سیما و بخصوص در شکل و محتوای برنامههای سیاسی این رسانه فراگیر ملی نیز باور وثیق خواهند داشت و در دوران تازه میتوان به تغییرات در این حوزهها نیز امیدوار بود؟
تغییر ظاهری به تفاوت باطنی میانجامد
لیست تغییرات تازه که شامل بر احکام انتصاب قائممقام معاون سیما و مدیران شبکههای یک، دو، سه، چهار، پنج، آموزش، مستند، پویا، رئیس مرکز پویانمایی صبا و رئیس شورای سیاستگذاری سلامت رسانه ملی است، نشان از پوستاندازی تمام و کمال و همهجانبه در رسانه ملی است و تغییرات بهوجود آمده با این سطح و حجم به خوبی نشان میدهد که عزم و اراده جدی برای تغییرات در صداوسیما در دستور کار مدیران تازه رسانه ملی قرار دارد. مرور اسامی مدیران تازه نشان میدهد که از یکسو نگاه به حفظ چهرههای قدیمی و کارآزموده در رسانه ملی مدنظر بوده و از طرف دیگر سعی شده که با استفاده از چهرههای تازه از ظرفیتهای بیرونی نیز برای غنای ساختار مدیریتی صداوسیما بهره گرفته شود. نکتهای که با خاستگاه سیاسی و صبغه مدیریتی رئیس رسانه ملی نیز همخوان است. مدیری که ربع قرن در صداوسیما حضور داشته و با اضلاع و اجزای مدیریتی و تشکیلاتی آن بهخوبی آشناست و از طرف دیگر از زمره مدیران نسل دوم انقلاب محسوب شده و طبیعی است که به سمت و سوی چهرههای تازه با نگرشهای روزآمد گرایش داشته باشد. حال سوال اینجاست که این تغییرات ظاهری به تفاوتهای ماهیتی و محتوایی نیز خواهد انجامید؟ پاسخ به این سوال را باید در باور مدیران تازه رسانه ملی جست. آیا آنان به این ضرورت رسیدهاند که رسانه ملی نیازمند تغییر رویکردها و دمیدن روح تازه است. آیا آنان ضعفها و کاستیها را پذیرفته و بدین واسطه درصدد تغییرات برآمدهاند. پاسخ اولیه معطوف به این جابهجاییهای گسترده مثبت است، چراکه اگر همه چیز بر مدار درست و منطقی خود پیش میرفت نیاز به این تغییرات گسترده و عمده نبود اما نکته آنجاست که آیا مدیران تازه خواهند توانست از تغییرات شکلی به تغییرات محتوایی نیز نیل یابند.
زمینههای مهیا برای تغییرات محتوایی
برای تغییر وضعیت در رویکردهای رسانه ملی زمینهها و بسترهای مساعد جملگی فراهم است. از یکطرف با آمدن چهرههای تازه و جابهجاییهای گسترده در سازمان صداوسیما بهطور قطع میتوان چشم انتظار تحولات تازه نیز در رسانه ملی بود، چراکه هر مدیری متناسب با نوع نگرش و نیز اهدافی که برای خود متصور است به سمت و سوی تغییر گرایش داشته و از این حیث زمینه برای دگرگونی شکلی و ماهیتی برنامههای سیما مهیاست از طرف دیگر خواست و میل عمومی در جامعه نیز بسترهارا برای تغییر فراهم آورده است و مردم انتظار دارند که نگرشها و گرایشهای مختلف جاری و ساری در سطوح مختلف و متکثر اجتماعی بازتاب معقول و متوازنی نیز در رسانه متعلق به عموم یافته و صداوسیما ویترین بازتابدهنده واقعیات سیاسی و اجتماعی کشور باشد. نحلههای مختلف سیاسی که در چارچوب قانون اساسی به کنش سیاسی میپردازند، محقق هستند که به شکلی منصفانه و منطقی در برنامههای رسانه ملی حضور داشته و نظرات و برنامههای خود را برای آگاهی و اطلاع عمومی به استحضار مخاطبان رسانه ملی برسانند و رویکردهای فعلی که بیشتر در آن طیف خاصی از سیاسیون بخش عمدهای از برنامههای آنتن رسانه ملی را عرصه فعالیت خود قرار دادهاند، نه روند منطقی داشته و نه مورد پذیرش افکار عمومی است، روندی که اگر بسط و ادامه یابد به فاصلهگیری بخشی از مخاطبان با رسانهای خواهد انجامید که آرا و عقاید و رویکردهای سیاسی آنان نمود و بازتاب پررنگی در آن نداشته است. ریزشی که بدون هیچ شک و شبههای مورد پذیرش و خواست مدیران تازه رسانه ملی نیز نخواهد بود و آنان برای ثبت کارنامهای مثبت در جلب مخاطبین، علاوه بر تغییرات شکلی و ظاهری در سطوح مدیران عالی و میانی نیازمند تدوین راهکارها و راهبردهایی هستند که دایره شمول جذب مخاطبین با سلایق و علایق مختلف سیاسی و اجتماعی را پوشش دهد.
در نهایت...
مرور عملکردهای دو ماه گذشته صداوسیما پس از تغییر در راس هرم مدیریتی آن نشان از تغییرات بنیادین و محتوایی نمیدهد که البته این نکته نیز میتواند برآمده از این واقعیت باشد که با آمدن رئیس تازه وی نیازمند زمان برای ایجاد تغییرات مدنظر خود است و البته این نکته نیز طبیعی است که تغییرات نیازمند بسترهای لازم است که جابهجایی در مدیران میانی یکی از این ابزارهاست. حال باید دید با این جابهجاییهای تازه و نیز پذیرش این حقیقت که صداوسیما طی چند سال گذشته با رویکردهای خاص خود با ذائقه بخشی از مخاطبینش فاصله پیدا کرده، مردان سرافراز چه برنامهای برای دگرگونی در این وضعیت از ساختمان شیشهای جامجم تا قاب تلویزیون خانههای مردم در دستور کار قرار خواهند داد.